کرج و دهدز ،
دوقلوهایی که یکی مرکز استان شد
و دیگری مرکز بخش ماند
شوشان/فرشاد داودی _ اینجا دهدز است منطقه ای باستانی ، زیبا و خوش آب و هوا ، منطقه ای با اصالت با مردمانی خونگرم ، نجیب و البته تا حدودی بی تفاوت نسبت به مسائل کلان منطقه ی خود. اینجا بی گمان بهترین نقطه ی خوزستان است و یکی از بهترین نقاط کشور عزیزمان ایران.
اینجا قلب زاگرس است و همانند زاگرس پیر و رنجور هم سرمای روزگار را دیده و هم گرمای آن را ، هم سرد است مثل چهارمحال و بختیاری هم گرم است مثل خوزستان . اینجا ایران کوچک است چون در این جغرافیای محدود هم باران می بارد و هم برف و هم گرمای طاقت فرسای جنوب را دارد در ارتفاعات آن هم می شود حدود پنج ماه از سال را به تفریحات و ورزشهای زمستانی گذراند البته اگر امکانات مهیا شود از طرفی دیگر هم پستی دارد و هم بلندی ، هم کوه دارد و هم رودخانه و دریاچه ، هم انواع دار و درخت میوه ای و غیر میوه ای و هم گونه های مختلف زیست محیطی و ... و خلاصه اینجا دهدز است پیرترین بخش ایران. در سال 1311 دهدز همزمان با کرج و دهکرد (شهرکرد فعلی )توسط حکومت وقت از روستا به بخش ارتقاء پیدا می کند و بخشداری آن در همان سالها شروع به فعالیت می کند و آن طور که شنیدیم مردم از رامهرمز هم برای رتق و فتق بعضی از کارهایشان به دهدز مراجعه می کردند.
اهمیت دهدز با توجه به پیشینه و قرار گرفتن آن در میانه ی استان های چهار محال و خوزستان بسیار زیاد بود ولی با گذشت زمان چه شده است که دهدز با این همه پتانسیل خدادادی و فاکتور های مثبت همان طور ماند و وزنه ی آن نه تنها سنگینتر بلکه سبکتر شد به طوری که نه تنها هم سن و سالانش به شهرستان و مرکز استان تبدیل شده اند بلکه بعدها روستاهایی که در آن زمان نام و نشان و برو بیای آنچنانی هم نداشتند به بخش و شهرستان تبدیل شده اند. در این جا سه عامل باید برسی شود ،تا دلایل این جاماندگی مشخص شود ابتدا خودِ دهدز ، جغرافیا و طبیعت و آب و هوای آن ، که تغیری نکرده و همان دهدز قبل است
عامل دوم مردم دهدز و عامل سوم مسئولین .
این جامانگی ربطی به عامل اول ندارد از عامل سوم یعنی مسئولین شروع می کنیم .
در این مدت نزدیک به هشتاد سال عمر کم خیر و برکت دهدز دهها بخشدار ، فرماندار ، نماینده ی مجلس ، و استاندار در استان خوزستان و ایذه و دهدز به سر کار آمدند و رفتند ولی دهدز همان دهدز است و هیچ گونه تلاش در خوری برای ارتقای بخشداری این منطقه به فرمانداری نشده است. در زمانی که مسئولین مرتبط با بخش دهدز دست روی دست گذاشتند و روزمرگی می کردند مسئولین مرتبط دهکرد ،کرج، کوهرنگ ، اندیکا ، لالی و هفتکل و دهها جای دیگر که ما نمی دانیم و جدیدا هم آرادان (زادگاه رئیس جمهور اسبق) به مراکز استان و شهرستان تبدیل شده اند. هیچ کدام از این مسئولین از روز اول یعنی هشتاد سال پیش تا به امروز نمی توانند از ناکرده ی خود دفاع کنند و بهانه بیاورند . البته نماینده فعلی شهرستانهی ایذه وباغملک جناب آقای دکتر حجت الله درویشپور و فرماندار قبلی شهرستان جناب آقای حمزه فعالیت های زیادی در این زمینه داشته که در نهایت به گفته ی خود ایشان وزارت کشور به دلیل کمبود جمعیت ارتقای آن را منتفی دانسته است که تا اینجا بعد از این همه مسئول که آمدند و رفتند فقط نماینده فعلی شهرستانهای ایذه وباغملک جناب آقای دکتر حجت الله درویشپور و فرماندار قبلی کار خود را انجام داده اند( که امید داریم نماینده محترم وفرمانار محترم فعلی دست از ادامه کا نکشند.) ولی آیا وقتی کار به اینجا می رسد و موارد مشابه زیادی در اطراف خودمان و حتی دورتر در همین کشور زیر نظر همین وزارتخانه با نمره ها رتبه ها و فاکتورهای پائین تری نسبت به دهدز به شهرستان تبدیل می شوند مسئولینی مثل نماینده ی محترم مردم و استاندار باید معترض شوند و با قیاس موارد مذکور و توجیه کردن مسئولین وزارتخانه و کشانده آن در صحن علنی مجلس موجبات احقاق حق مردم و بخش کهنسال دهدز را فراهم کنند می توانند از فاصله ی زیاد دهدز با دو مرکز استان یعنی اهواز و شهرکرد به عنوان یکی از فاکتورها و موارد قابل دفاع استفاده کنند ، ومی توانند بگویند دهدز 1321 کیلومتر مساحت دارد دارای سه دهستان پرجمعیت و متشکل از حدود 150 روستای با سکنه است می توانند از پتانسیل های کم نظیر گردشگری دهدز و امکانات محدود آن برای گردشگران و حتی برای خود مردم که در مواردی مثل کمبود امکانات ، مکانها ، نیروهای متخصص در منطقه بخصوص در موارد بهداشتی و نظیر آن که با توجه به فاصله ی زیاد روستاها به مرکز بخش و همچنین مرکز بخش با مرکز شهرستان و مرکز استان باعث خسارات زیادی به مردم و مسافرین و گردشگران میشود استفاده کنند و موارد بسیار دیگری که واقعا قابل دفاع هستند. می گویند برای شهرستان شدن باید جمعیت منطقه هفتاد هزار نفر باشد سئوال من آز آقایان این آست آیا جمعیت کوهرنگ در زمانی که فرمانداری به آن تعلق گرفت چند نفر بوده اگر به سرشماری قبلی(حدود 10 سال پیش ) در اینترنت سری بزنید متوجه می شوید که جمعیت کوهرنگ حدود 25هزار نفر ، هفتگل 23هزار نفر و دهدز 24هزار نفر بوده ضمن اینکه در اکثر سایت های خبری کشور انعکاس خبر شهرستان شدن بخش آرادان زادگاه رئیس جمهور اسبق با 10 هزار نفر جمعیت را در همه ما شنیدیم چه کسی باید حق مردم دهدز را داد بزند و بگوید چرا دهدز 30 هزار نفری که از سال 1311 تا کنون مرکز بخش است به شهرستان تبدیل نمی شود ولی آرادان 10 هزار نفری که سال 1374 بخشداری به آن دادند به شهرستان تبدیل شود؟!!! و...
و اما عامل دوم یعنی مردم دهدز که خودِ من هم یکی از آنها هستم و مسلما مهمترین عامل جا ماندگی دهدز هستیم همه می دانند که مردم دهدز مردم محجوب ، بااصالت و خوبی هستند ولی متاسفانه ما این خوبی را در حق خودمان نداریم و بیشتر به غریبه ها و رهگذران خوبی میکنیم تا به خودمان البته این خصلت بدی نیست که نسبت به دیگران خوب با شیم با آنها مهربان باشیم و برای پیشرفتشان تلاش کنیم ولی این بد است که نسبت به خودمان بد هستیم و خوبی سعادت و پیشرفت خودمان را نمی خواهیم .مهمترین دلیل عدم پیشرفت و توسعه ی دهدز این است که نسبت به مسائل پیرامونمان و به خصوص کمبودهایی که در ادارات احساس می شود و یا چگونگی کارکرد مسئولین منطقه بی تفاوت بوده و هستیم خیلی کم پیش می آمد و پیش می آید که به مسئولین بخش خواسته هایمان را بگوییم یا نسبت به عملکردشان اعتراض داشته باشیم و این عاملی می شد تا مسئولین به جای اینکه از ترس فشارهای مردمی روز و شب به دنبال برآورده کردن خواسته های بحق و قانونی آنها باشند روز به روز کم کارتر شده و به قول معروف بگویند تا بچه گریه نکند مادر به او شیر نمی دهد یادم می آید یکی از بخشداران اسبق دهدز به نام آقای قلاوند (فرماندار فعلی شهرستان ایذه) می گفت در طول این چند سالی که من به دهدز آمدم یک نفر نیامد که نسبت به مسائل و کمبودهای عمومی معترض باشد و این نشان دهنده ی محجوب بودن و بی تفاوتی بیش از حد ما مردم دهدز نسبت به مسائل پیرامونمان است که وقتی یک غیر بومی در دهدز مسئولیت می گیرد معترضی ندارد و لی متاسفانه همیشه به دنبال نقطه ضعف گرفتن از هم دیگر هستیم تا .... امیدوارم هشتاد سال بی تفاوتی مردم دهدز نسبت به سرنوشت خود پایان یابد و با یک یا علی و همت با دور ریختن کینه و نفرتها و ... دست به دست هم دهند و باعث آبادانی دهدز شوند از آن طرف هم از نماینده ، بخشدار و فرماندار فعلی بخش و شهرستان انتظار داریم همانطور که تا به امروز تلاشهای صادقانه ای داشتند باز هم کوتاه نیایند و وکیل مردم دهدز در مجلس نیز نشان دهد که نسبت به نماینده های آرادان ، کوهرنگ ، و اندیکا و ... چیزی کم ندارد و در جمهوری اسلامی ایران حق باید به حقدار برسد.
(برگرفته از وبلاگ فرشاد داوودی دهدزی با کمی تخلیص)
معلمین عزیزم ، با سلامی گرم و آرزوی توفیق الهی ، نمی دانم با چه زبانی از زحمات بی
دریغ و تلاشهای شبانه روزی شما عزیزان تشکر و قدردانی کنم . فقط می توانم شما را
دعا کنم و از خداوند متعال طلب سلامتی و شادابی و طول عمر با عزت و عظمت برای شما
و خانواده محترمتان داشته باشم و برای آنهایی که از دنیا رفته اند طلب رحمت و مغفرت
نمایم . معلمی شغل نیست بلکه عشق است.
\" روز معلم بر همه شما عزیزان مبارک باد\".
تاریخ رور معلم
آشنایی با روز معلم
روز 12 اردیبهشت در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز معلم نامگذاری شده است.پس از پیروزی انقلاباسلامی و شهادت استاد مرتضی مطهری در روز 12 اردیبهشت ماه سال 1358 توسط گروه فرقان، این روز به عنوان روز معلم نامگذاری شد.
استاد مطهری در روشنگری اقشار باسواد به ویژه قشر فرهنگی جامعه قدمهای اساسی برداشته بود و آثار عمیق شهید در احیای فکر دینی اصیل و بی پیرایه و منطبق با نیاز روز جامعه در حال گذار ما بسیار مؤثر بوده است.
نقش کلیدی معلمان به عنوان مجریان آموزش عمومی و الگوهای اولیه دانش آموزان بسیار مهم جلوه میکند. چرا که معلمان جامعه، انسان سازان نسل بعدیاند، لذا نقش آنان به گفته حضرت امام خمینی (ره) همچون نقش انبیا است برای مردم.
از سوی یونسکو، نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد، 5 اکتبر روز جهانی معلم نامگذاری شده است.بیش از 100 کشور جهان، از جمله ایران، در جریان تصمیمگیری برای نامگذاری روز جهانی معلم حضور داشته و هدف از آن توجه بیشتر نسبت به وضعیت معاش معلمان و کیفیت تدریس است.
همه ساله و در چنین روزی در کشورهای مختلف جهان از مقام و نقش معلمان در جامعه تجلیل میشود.جوامع پیشرفته جهان اهمیت آموزش عمومی را به عنوان یکی از مهمترین و شاید تنهاترین عامل توسعه اجتماعی دریافتهاند و سرمایه گذاریهای عظیم و درازمدتی را روی آن انجام دادهاند.
ارزش ومقام معلم
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان
خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت
یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان
راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی
تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری
راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. خداوند را می خوانیم که او رابا سالار و
سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد
هنرمعلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و
هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه
ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است.
در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک
پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق،
خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.
(علق: ۱ـ ۵)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را
آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان
! و پروردگارت کریمترین است همان که
آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می
خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار
خلقت، یعنی انسان آورده است.مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی
را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت
خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران
نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت
معلمی از آن خداوند عالم است.ـ شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند
می
فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و
نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر
مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با
وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت
نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده
است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین
مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است
منبع:تلخیص از aftabir.com،hamshahrionline.ir
برگرفته از سایت کوهنوردی زاگرس
موقعیت جغرافیایی منگشت
رشته کوه منگشت
از کوههای زاگرس میانی است و طبیعتاً راستای شمال غربی ـ جنوب شرقی دارد. ابتدای آن
در مشرق شهرستان ایذه است و تا منطقه ای به نام سادات حسینی در شمال غرب
کهگیلویه و بویراحمد به طول تقریبی 60 کیلومتر ادامه دارد. بلند ترین نقطه آن قله
قارون(شاه نشین) و قلل معروف دیگر آن عبارت اند از: سرقوچ، سیروک، هفت شهیدان، پس
شونه، ری تاوه، تنگ شناز، له چاه، تنگ آبی، گره اسپید و دوتو. معروف ترین و پرتردد
ترین قله آن قله ای است که در مجاورت ایذه قرار دارد و گرچه بلند ترین آنها نیست
ولی به قله منگشت معروف شده و هدف ما در این برنامه صعود به آن قله بود.
رودها و چشمه سارهای زیادی از این کوه سرچشمه می گیرند که
مهمترین آنها به شرح زیرند:
1- آب سفید در منطقه سادات حسینی.
2- رود کلودر در منطقه میراحمد غریبی
ها.
3- آبشار شیوند در روستای شیوند.
4- آب چهارده در منطقه چشمه
خاتون.
5- رود زرد در منطقه مال آقا و ابوالعباس.
6- رود اعلاء در منطقه
شاهزاده عبدالله.
پوشش گیاهی آن غالباً
درختان بلوط و سایر درختان آن بن،
بادام، ارژن، زالزالک، تنگس، کیکم، انجیر و کلخونگ هستند. گیاهان مرتعی آن نیز
گون، خارشتر، خرگوشک، جاشیر، گاوزبان، لاله، لاله واژگون، شقایق، سی سمبل، اندشت،
تره، کرفس، بن سر(بن سرخ)، اواندول و... می باشند.
این کوه زیستگاه
جانورانی چون خرس، پلنگ، گرگ، کفتار، روباه، خرگوش، سمور، کل و پرندگانی مانند کبک و
کبوتر کوهی و... می باشد.
بهترین زمان صعود آن اوایل بهار و پائیز است. این
کوه چندین مسیر صعود دارد که رایج ترین آنها عبارت اند از:
1- روستای آبخوگان
و تنگه ای به همین نام که مسیر آن از محلی به نام چشمه آب هرمو ( هرمو نوعی گلابی
وحشی است) می گذرد.
2- مسیر آب رزگهی
که از سمت راست مسیر تنگ آب خوگان
منشعب می شود.
3- مسیر کهشور
و اوچندار که از از بالای تنگ برف کشان عبور می کند
۴- مسیر چهار ده که نسبت به سه مسیر بالا در پشت کوه قرار دارد و برای رفتن به روستای چهارده باید از از جاده ایذه به چهارمحال پس از گذشت حدود 35 کیلومتر از یک راه شوسه در سمت راست جاده به آن رسید.
مونگشت یا منگشت کوهستانی است در شهرستانهای ایذه و لردگان، مرکب از کوههای تنوش، ناشلیل، زردحلقه، نسا، سهپران، سرچاه، قوچه، بدرنگان، سفیدکوه، دشتمر، چلا، جیمه، تیربازک، دوتو، کِله، کلمه، برآفتاب، سردوفون و دوزرد. این کوهستان که از شمال غربی (شرق دریاچه آب بوندان) شروع شده و تا حوالی روستای روریش به طول حدود 80 و عرض بین 20 تا 25 کیلومتر کشیده شده است، پهنهای به وسعت حدود 1850 کیلومتر مربع را زیر پوشش قرار داده و از جنوب شرقی به وسیله کوههای سردوفون و جاشیرکش همچنان ادامه مییابد و از شمال غربی به کوههای زوزرک و کژگرد میپیوندد و جزو یکی از طویلترین رشته کوههای زاگرس است. بلندترین قله این کوهستان 3613 متر ارتفاع دارد که در 55 کیلومتری جنوب شرقی ایذه و 52 کیلومتری غرب لردگان و 13 کیلومتری شمال غربی روستای لیراب واقع است. از دامنههای غربی این کوهستان، رودخانههای هلایجان، ابوالعباس، آب زرک، صیدون و از دامنه جنوبی آن رودخانههای لیراب و سمه سرچشمه میگیرند و رودخانههای خرسان و کارون سراسر دامنه شرقی آن را میپیمایند. بخش عظیمی از این کوهستان را جنگلهای نسبتاً انبوه پوشاندهاند و در منتهیالیه شمالی آن دریاچهای به نام بوندان به ابعاد 2/5×2/5 کیلومتر قرار دارد و دریاچه کوچک دیگری به نام دوتو در دامنه جنوبی آن واقع است.
جلوههای زیبای طبیعی، وجود رودخانه کارون در نزدیکی منطقه و راههای دسترسی مناسب، زمینه فعالیتهای گردشگری را در منطقه فراهم نمودهاند. کوهستان منگشت در شهرستانهای لردگان و ایذه، مرکب از کوههای تنوش، ناشلیل، زردحلقه، نشا، سهپران، سرچاه، قوچه، بدرنگان، برآفتاب، کله، کلمه و دوزرد قرار دارد. بلندترین قله این کوهستان سه هزار و ششصد و سیزده متر ارتفاع دارد که در ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی ایذه و در پنجاه و دو کیلومتری گرمان و در سیزده کیلومتری شمال غربی روستای لیراب واقع شده است.
پوشش گیاهی آن غالباً درختان بلوط و سایر درختان آن بن، بادام، ارژن، زالزالک، تنگس، کیکم، انجیر و کلخونگ هستند. گیاهان مرتعی آن نیز گون، خارشتر، خرگوشک، جاشیر، گاوزبان، لاله، لاله واژگون، شقایق، سی سمبل، اندشت، تره، کرفس، بن سر(بن سرخ)، اواندول و... میباشند.
این کوه زیستگاه جانورانی چون خرس، پلنگ، گرگ، کفتار، روباه، خرگوش، سمور، کل و پرندگانی مانند کبک و کبوتر کوهی و... میباشد.
بهترین زمان صعود آن اوایل بهار و پائیز است. این کوه چندین مسیر صعود دارد که رایجترین آنها عبارت اند از:
1- روستای آبخوگان و تنگه ای به همین نام که مسیر آن از محلی به نام چشمه آب هرمو ( هرمو نوعی گلابی وحشی است) میگذرد.
2- مسیر آب رزگهی که از سمت راست مسیر تنگ آب خوگان منشعب میشود.
3- مسیر کهشور و اوچندار که از از بالای تنگ برف کشان عبور میکند
۴- مسیر چهار ده که نسبت به سه مسیر بالا در پشت کوه قرار دارد و برای رفتن به روستای چهارده باید از از جاده ایذه به چهارمحال پس از گذشت حدود 35 کیلومتر از یک راه شوسه در سمت راست جاده به آن رسید.
منابع :
http://i_khosro.persianblog.ir/post/23
http://www.mirizeh.blogfa.com/
https://fa.wikipedia.org
http://www.wikipg.com/
مرغا
منطقه ای است که در غرب ایذه واقع شده و از بخش های این شهرستان می باشد . این منطقه از حدود بیست روستا تشکیل
شده و منطقه ای است که نسبت به ایذه دارای آب و هوای گرمتری دارد. امام زاده سید
صالح (ع) یکی از مناطق زیارتی سیاحتی این منطقه است و با وجود منابع سرشار نفت در
بخش مرغا ولی متاسفانه دارای مشکلات زیادی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می
کنیم:
1. عدم وجود جاده مناسب (بیشتر روستاها هنوز
آسفالت نشده اند)
2. عدم حمایت دولت برای احداث چاه آب برای آبی
کردن زمین ها
3. عدم وجود فضای سبز در روستاها
4. بعضی از روستاها از داشتن مسجد محروم اند.
(روستای بردبران بیش از یک سال است به دلیل نبودن منابع مالی کافی این پروژه از
کار افتاده و نیمه کاره رها شده است.)
5. نبود شغل و درآمد در این منطقه باعث مهاجرت
جوانان به شهرهای اطراف شده و روستاها کم کم از سکنه خالی می شوند. امیدواریم
مسئولین محترم شهرستان برای حل مشکلات منطقه چاره ای بیندیشند
.
احسان شیرمردی