مالمیر

مالمیر

معرفی مناطق بختیاری و پیشینه ی آنهاودرج نکات علمی،ادبی وگردشگری
مالمیر

مالمیر

معرفی مناطق بختیاری و پیشینه ی آنهاودرج نکات علمی،ادبی وگردشگری

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

روستای شیوند به دلیل همجواری با دریاچه سد و رودخانه کارون از یکسو و رشته کوههای زاگرس با جنگلهای بلوط، رودخانه ها، آبراهها، آبشارها، صخره‌‎ها و نیز برخورداری از طبیعت مطلوب از سوی دیگر از جذابیتهای بی نظیری برای گردشگری برخوردار است.

با اینکه هنوز تسهیلات و امکانات گردشگری در شیوند ایجاد نشده است همه ساله گردشگران به ویژه از نقاط مختلف استان خوزستان برای تفریح و بهره مندی از طبیعت زیبای منطقه به ویژه آبشار شیوند به این مکان مراجعه می کنند.

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

روستای شیوند در پشت دریاچه سد کارون 3 که تاکنون بکر و دست نخورده باقی مانده واقع شده است به قدری زیبا و دل انگیز است که به واسطه خصوصیات فراوان چشمان هر گردشگری را خیره می کند.

چون منطقه شیوند بخشی از مناطق حفاظت شده شالو و منگشت است به همین دلیل تصمیم گیری در رابطه با نوع گردشگری و طراحی محورها و پهنه های گردشگری در آن باید تابع ضوابط، مقررات و قوانین طرح های گردشگری و اکو توریستی در منطقه حفاظت شده باشد.

روستای شیوند از سه روستای بزرگ شیوند، روستای نوشیوند و پشت آسیاب تشکیل شده و از توابع دهستان دنباله رود شمالی، بخش دهدز شهرستان ایذه محسوب می شود.

این روستا در دل منطقه حفاظت شده منگشت و شالو واقع شده که رودخانه کارون از شـــرق آن می گذرد. آبشار بلند و مرتفع روستای شیوند نیز از دل کوه فاصله ای حدود چهار کیلومتر را طی می کند و به دریاچه می ریزد.

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

این روستای به لحاظ واقع شدن در پای کوه و در داخل منطقه حفاظت شده منگشت و شالو از تنوع جانوری و گیاهی خاصی برخوردار است.

در شیوند کاروانسرایی قدیمی از دوره صفوی، دو آسیاب، گورستان و قلعه ای مخروبه متعلق به هزاره های سوم و چهارم قبل از میلاد حاکی از تاریخ دیرینه و دوره حیات طولانی در این منطقه است.

کاروانسرای عباسی و امامزاده محمد، سیاه چال قدیمی که زمانی به عنوان زندان از آن استفاده می شده و 25 متر عمق دارد همچنین کتیبه های بردگاری و آثار نقش برجسته در هر طرف روستا از جمله آثار تاریخی این منطقه است.

جمعیت فعلی این روستا 2500 نفر است و در این مجموعه روستایی 300 خانوار ساکن هستند. اقتصاد روستا بر پایه فعالیتهای زراعی، باغداری، دامداری و پرورش زنبورعسل استوار است.

عمده ترین تولیدات روستا شامل انار، گردو، بادام، گیلاس، برنج، گندم، و فرآورده های لبنی است.

سازمان میراث فرهنگی قصد دارد یک جاده از شهرستان ایذه تا این روستا احداث کند چرا که در مسیر ایذه به شیوند بیش از 10 روستا مثل روستاهای سادات حسینی، جوکار، غریبی ها، باجول و... وجود دارد.

هم اکنون حدود چهار سال است شیوند در محاصره آب سد کارون 3 قرار گرفته است و به واسطه اتصال مردم با اطراف به وسیله شناور، رفت و آمد با کندی صورت می گیرد.

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

اهالی روستای شیوند به زبان پارسی با گویش لری سخن می‌‎گویند و برگزاری مراسم اعیاد ملی و مذهبی در میان مردم روستای شیوند اهمیتی بالایی دارد.

استفاده از لباس محلی بختیاری مرسوم است. وجود چنین ویژگیهایی طبعا افراد خوش ذوقی را در خود پرورش می دهد و به همین دلیل است که دوخت و تولید جاجیم، نمد، شال گردن، خورجین، گلیم و فرشهای دستباف رایج ترین صنایع دستی روستای شیوند محسوب می شوند .

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

شیوند روستایی بهشتی / چند عکس زیبا از آبشار شیوند

خیرین عزیز :دهدز در مدرسه سازی به کمک های شما بسیار نیازمند است


هنوز هم زیرکپر الفبای زندگی  می آموزند آنان که چشم به راه دستان پر مهر شما خیرین عزیز است تا بتوانند ذره ای از مشکلاتشان را حل کنند.


























سفرنامه آبشار لندی (آبشار آو دی) -چهارمحال و بختیاری- فروردین ماه 1393

سفرنامه  آبشار لندی (آبشار آو دی) -چهارمحال و بختیاری- فروردین ماه 1393


درباره آبشار لندی (نام محلی: آبشار آو دی)
آبشار لندی یا درست تر چمشه-آبشار لندی، آبشاری زیبا، عظیم و با ابهت در استان چهارمحال و بختیاریه. جاده دسترسی به آبشار علاوه بر طولانی و کوهستانی بودن خاکی زیادی داره. در بخش پیاده روی هم نسبتا طولانیه (حدود 10 کیلومتر از روستا) با شیب های تند و نفس گیر اما در عین حال زیبا با مناظر کم نظیر. در طول مسیر میشه چادرهای عشایر بختیاری را دید و مثل ما خوش شانس هم باشید یک شب را در کنارشون باشید. مردمی در حد نهایت مهمان نوازی و مهربانی. سخت کوش و محروم.

پس از رسیدن به روستا، طی مسیری حدود 10 کیلومتر که با شیب های منفی و مثبت زیادی همراهه در نهایت میرسید به چشمه ای که حتی تصور هم نمیکنید همچین چشمه ای وجود داشته باشه. این چشمه 1-2 متر جلوتر دقیقا از همون جایی که از دل کوه بیرون میاد سرازیر میشه به سمت پایین و تبدیل میشه به آبشار زیبای لندی. اما از بالا چیز زیادی ازش دیده نمیشه جز یک صدای مهیب غرش که از دیواره های مقابل رود بازفت منعکس میشه. میزان آب چشمه-آبشار لندی به راحتی قابل اندازه گیری نیست اما بیراه نگفتم اگر بخوام مقایسش کنم با رودهای پرآب در بقیه استان های ایران.
آبشار لندی
آبشار لندی
آبشار لندی

سفرنامه تصویری - گزارش آبشار زرد و لیمه، پل خدا آفرین، پلکان باستانی دژپارت (دزپارت)- چهارمحال و بختیاری - اردیبهشت 1394

سفرنامه تصویری - گزارش آبشار زرد و لیمه، پل خدا آفرین، پلکان باستانی دژپارت (دزپارت)- چهارمحال و بختیاری - اردیبهشت 1394

رفتم که آبشار ببینم. آبشاری به نام "زرد لیمه". ازش وصف زیادی شنیده بودم. آبشاری بلند، عریض و زیبا. "زرد لیمه" را دیدم اما کمی بعد از آبشار جلوه هایی از چند کلمه ساده نمایان شد که هدف اصلی سفر را تحت تاثیر خودش قرار داد. اندکی از مفهوم کلماتی را درک کردم که در هیچ کتاب و در هیچ فیلمی قابل درک نیست. مفاهیمی که با هرچی ازش شنیده بودم متفاوت بود.

کـــــــــوچ!
عشـــــــــایر!
مســـــــــــــــیر!

هزاران سال مرد بختیاری به همراه زن و بچه باید کوچ میکرد تا گله غذا داشته باشه. تا خودش غذا داشته باشه.
با رسیدن نوروز باید خوزستان را ترک میکرد و پناه میبرد به خنکای کوه های سر به آسمان کشیده زاگرس. پاییز هم که میشد باز کوچ و باز آغوش گرم خوزستان.

کوچ در کتاب ها زیبا توصیف شده. یک مسافرت لذت بخش و مجانی که عشایر سالی 2 بار توفیقشو پیدا می کنن. سالی 2 بار خنده و شوخی و بازی در طول مسیری رویایی.

اما در واقعیت کوچ قشنگ نیست بلکه به تمام معنا سخت و خطرناکه. کوچ یعنی بالا رفتن از کوه های بلند، پایین آمدن از شیب های تند و گذر از پرتگاه هایی که فقط تو فیلم ها میشه دید. کوچ یعنی هرچی داری سوار قاطر کنی و خودت و اهل و عیال را بسپاری دست تقدیر که انشاالله زنده برسی به مقصد. کوچ یک حرکت نمادین نیست. یک کار لذت بخش نیست بلکه به اجبار تن دادنه به سفری سخت.

اما کوه و پرتگاه همه داستان سختی کوچ ایل بختیاری نیست. مانعی به مراتب خطرناک تر و جدی تر وجود داره به اسم "بازفت"
رودخانه ای که عبور بی دردسر ازش همیشه یک رویا بوده. رودی زیبا اما خشن و بی رحم.

بازفت از لرستان شروع میشه و تا جنوبی ترین نقاط چهارمحال ادامه داره و این یعنی مانعی دائمی و غیرقابل دور زدن برای کوچ و البته برای بقای ایل.
بازفت رود بزرگیه. رود پر آبیه. رود عمیقیه و از همه مهمتر رودیه با آبی بسیار سرد. در یک کلام "یک رود غیر قابل عبور".

نمیدونم چقدر تلاش شده برای عبور از این رود و چقدر آدم کشته شدن در عبور از این رود. نمیدونم چند خانواده را داغدار کرده. چقدر دختر در غم پدر سیاه پوش کرده. اما هرکاری کرده هنوز به حد دیوانه کننده ای زیباست. بی نظیره. تحسین برانگیزه. در دره های عریض آرام و با وقاره و در دره های تنگ بی قرار و ترسناک. میشه ساعت ها کنارش نشست محو آب زلال و سبزرنگش شد.

گیرم بختیاری بالا و پایین رفتن از کوه و دره را بلد باشه. چه کنه با این رود؟

ساده ایم اگر فکر کنیم روزی بنده ها با یه رود مسدود میشه. 
همونی که رود را مانع قرار داد خودش راه عبور را هم ساخته.

محلی ها بهش میگن "خدا آفرین". نه فقط به خاطر اینکه آدم نساخته، بلکه اینقدر خوب ساخته که کسی غیر از خدا نمیتونست بسازه.
"خدا آفرین" برای بختیاری یعنی عبور از بازفت، یعنی زنده ماندن، یعنی غذا برای دام و تداوم زندگی. پس طبیعیه که عشایر خیلی خوب "خدا آفرین" را بشناسن و هر بار که رد میشن به آفریننده اش درود بفرستن.

کسی نمیدونه خدا آفرین چه زمانی ساخته شده و اصلا چه جوری ساخته شده اما چیزی که از ظاهرش دیده میشه، بخشی از کوه در اثر یک زلزله یا علتی مشابه، چند صد متر سقوط کرده و روی بازفت را پوشانده. به مرور روی این سنگ های بزرگ خاک جمع شده و الان اصلا مشخص نیست رودخانه خروشان بازفت داره از زیر این نقطه عبور می کنه.

اما آفریننده "خدا آفرین" فقط بخش لاینحل را حل کرده، نه تمام مشکل را. 
"خدا آفرین" در جایی قرار گرفته که سمت غربی دره را دیواره ای غیر قابل عبور محصور کرده. دره ای که به هیچ شکلی امکان عبور ازش نیست.

این مشکل به همت کسانی شاید در هزاران سال پیش و شاید جدیدتر حل شده. بخش های خطرناک این دیواره کنده شده و به صورت پلکان های قابل عبور در آوردن. پله های سنگی نصب نشده بلکه سنگ ها تراشیده شده و به صورت پله در آمده. یعنی یک شاهکار معماری در گذشته در منطقه ای پرت و دور افتاده.

"پل خدا آفرین" و "پلکان باستانی دژپارت" کوچ را آسان نکرده بلکه فقط ممکن کرده. کوچ هنوز سخته. هنوز خطرناکه و هنوز رعب آور.

مرد بختیاری هر بهار و هر پاییز خودش و خانواده را می سپاره دست آفریننده "خدا آفرین" و از کوه ها و دره های صعب العبور میگذره تا من و شمای شهری گوشت و شیر و ماست داشته باشیم.
اما با همه ابن سختی ها مرد بختیاری با تصوری که ازش داریم فرق می کنه. دقیقا مثل بازفت در اغلب مسیر زندگیش آرام و باوقار و مهربانه. از دور که میبینی کافیه یه "یا الله" بگی. میشه رفیق چندساله و تا نشینی کنارش و یه چایی بهت نده نمیذاره بری.

برید ببینید که اگر میدونستم همچین جایی در ایران وجود داره سالها پیش رفته بودم. سخته اما می ارزه.
    نتیجه تصویری برای آبشار زرده لیمه                                                                                        نتیجه تصویری برای آبشار زرده لیمه